دوست دارم ایده ها و روش های خودم را به کار گیرم تا ببینم مرا به کجا پیش می برند.

مسائلی را دوست دارم که بتوانم برای حل آن‌ها از روش خودم استفاده کنم.

اگر قرار باشد وظیفه ای را به عهده بگیرم دوست دارم با ایده ها و روش های خودم آن را شروع نمایم.

وقتی خوشحال ترم که بتوانم خود تصمیم بگیرم که چه کاری را و چگونه انجام بدهم.

دقت می‌کنم هر مسئله را به روش خاص خودش حل کنم.

من طرح هایی را دوست دارم که ساختاری روشن ، برنامه و هدفی معین داشته باشد.

من وضعیت هایی را دوست دارم که در آن نقش و روش مشارکتم به طور واضح تعریف شده باشد.

من دوست دارم برآوردی از چگونگی حل یک مساله داشته باشم و یا از قواعد معینی پیروی کنم.

من مایلم نقطه نظرها یا ایده های مخالف را بررسی و ارزیابی کنم.

من طرح هایی را دوست دارم که بتوانم نقطه نظرا و ایده های مختلف آنها را مطالعه و ارزیابی نمایم.

من وضعیت هایی را دوست دارم که بتوانم شیوه های مختلف انجام کارها را مقایسه و ارزیابی کنم.

من از کارهای که تحلیل، رتبه بندی و یا مقایسه کارهای دیگر را در بر بگیرد لذت می برم.

در رابطه با کاری که باید انجام بدهم بیشتر مواظب تاثیر کلی آن هستم تا تاثیر جزئی آن.

در انجام یک وظیفه، مایلم بدانم انجام هر بخش از آن چگونه در تصویر کلی اثر می‌گذارد.

مایلم تاکید بیشتری بر جنبه های کلی موضوعات یا تاثیر جامع یک طرح داشته باشم.

مایلم توجه کمتری به موارد جزئی داشته باشم.

مايلم مسئله ای را به جزئيات کوچکتری تقسيم کنم تا بتوانم به حل آن‌ها بپردازم بدون این که به مسئله به عنوان یک کل، کاری داشته باشم.

من به مسایلی علاقه مندم که توجه بیشتر به جزئیات آن ضروری باشد.

من به بخش جزئی یک وظیفه توجه بیشتری دارم تا تاثیر یا سودمندی کلی آنها.

در بیان و یا نوشتن موضوعی فکر می کنم جزئیات و عوامل از اهمیت بیشتری نسبت به تصویر کلی آن برخوردارند.

وقتی سعی می کنم تصمیمی بگیرم، فقط به قضاوت خودم از موقعیت ها تکیه می کنم.

من موقعیت هایی را دوست دارم که بتوانم بدون تکیه بر دیگران به انجام ایده های خود بپردازم.

من طرح هایی را دوست دارم که بتوانم خودم مستقلاً از عهده آنها برآیم.

وقتی با مشکلی مواجه می شوم، دوست دارم خودم از عهده رفع آن برآیم.

قبل از شروع کاری یا انجام وظیفه‌ی مایلم درباره ایده هایم با دوستان و هم ردیفان خود تبادل نظر نمایم.

من طرح هایی را دوست دارم که بتوانم همراه با دیگران روی آن کار کنم.

من موقعیت های را دوست دارم که همه با هم همکاری و تعامل داشته باشند.

هنگام گرفتن تصمیمی تلاش می کنم نقطه نظرهای دیگران را در نظر داشته باشم.

از کارکردن روی طرح هایی که به من اجازه می دهد راههای جدید انجام کارها را امتحان کنم، لذت می برم.

موقعیت هایی را دوست دارم که بتوانم شیوه های جدید انجام کارها را امتحان کنم.

من طرح هایی را دوست دارم که به من اجازه می دهند از زوایه دیگری به یک وضعیت نگاه بکنم.

من دوست دارم با روش های جدیدی به حل مسائل قدیمی بپردازم.

من دوست دارم کارها به شیوه هایی که در گذشته معمول بوده، صورت پذیرد.

وقتی مسئول چیزی هستم دوست دارم از روش هایی که در گذشته معمول بوده استفاده نمایم.

من به قوانین و شیوه های استاندارد انجام کارها مقید هستم.

من موقعیت هایی را دوست دارم که بتوانم از روش های جاری پیروی کنم.